سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زمزمه های جوهرآلود گم شده

صفحه خانگی پارسی یار درباره

گنگ مثل شعله کبریت

دختر پرسید: ما کجا هستیم؟

_این سوال جواب ندارد. خیلی زود خودت خواهی دید. بویی به مشامت خواهد خورد.

دختر پرسید: من کی هستم؟

_خواهی فهمید. 

+کی؟

_ وقتی کبریت دهمت تمام شود.

کبریت دختر داشت خاموش میشد.

_تا وقتی کبریت روشن است، می توانی بیدار شوی. ولی نمی دانم چه طور. خودم که نتوانستم.

 

  • کتاب رفتیم بیرون سیگار بکشیم، هفده سال طول کشید. - داستان پالتو سیاه از لودمیلا پتروشقسکایا

چیزی بزرگ. به رنگ هایی که نیست.

کجا مال ماست؟ چی مال ماست؟ اصلا چه فرق می کند؟ چه فرق می کند کجا مال ما باشد؟ ما آدمیزادیم. آخرش که می میریم. اصلا اگر چیزی نخواهیم چه؟ آنوقت چه کار می کنند؟ نمی شود که آدمیزاد چیزی نخواهد. چرا نمی شود؟ چیز هایی هست که نمی شود خواست. چیز هایی که نمی شود گفت. مثل چیز هایی که نمی شود کشید. چیزی بزرگ. به رنگ هایی که نیست. با نام هایی که نیست. اسمت چی است شماره سه؟ تو کی هستی؟

 

_من، شماره سه _عطیه عطارزاده.